برای تو مینویسم که بودنت بهار و نبودنت مثل خزون سرده...
YYYYYYYYYYYYYYYYYYYY
تویی که تصور حضورت عشق....کاغذ بی رنگ قلبمو رنگ سرخ میکنه...
YYYYYYYYYYYYYYYYYYYY
توی کویر قلبم ازتو برای تو مینویسم..
YYYYYYYYYYYYYYYYYYYY
ایکاش توی طلوع چشمای توزندگی میکردم تامثل بارون هرصبح برات یه شعری میگفتم...
YYYYYYYYYYYYYYYYYYYY
اون موقع زمان رو یه جایی میذاشتم و باشوق تو مثل اشک میشدم...و به روی صورت مه آلودت میلغزیدم..
YYYYYYYYYYYYYYYYYYYY
ای کاش مثل باد بودم و تمام عمرمو توی کوچه های انتظار میگذروندم...... تاشاید یه جاده ی دور هنوز بوی پیرهنت رو وقتی ازش میگذشتی داشته باشه...
که یه مرهمی بشه واسه دلتنگیام....